تقویم و روزهایش برای خودتان من به تقویم دل خود می نگرم!
حالیا ندایی آمد ز برش سودایی نیما.ن(برنا)اردیبشت88
نظرات شما عزیزان:
ز عدم هست بگردید و بشد غوغایی
ذره ای هیچ بشد از همه ی خویش برون
بشدش بعد زمانش به مکان وسعت نا پیدایی
بذر ذره بپراکند درین عرصه ی سرد
تا گذارد ز خداوندی خود جا پایی
چو نشاندش بر هم از پس او
آفرینش بشد آغاز و شدش دنیایی
سهم شمعش به وسط گشته روان رقص کنان
بشدش گرد به گردش همه پروانگان نه تایی
به نظر جلب شدش از همه ی آنچه که بود
بهر این پهنه ی خاکی نشانی هایی
به قلم نقش زدن از سر شوق
آن شدش کز کرمش داد به او دریایی
غوطه ور غوطه خوران آتش و خاک و دریا
به نهایت که بیاورد پدید انواعی
اندرین حال بود کز سر شوق
ز خودش نقش بزد ، آدم و حوایی
بشری کرد روانه بر این کهنه سرا
که همه عمر کشیدش پی او شیدایی
چه شدش کرد پدید این همه آثار ز خویش
به گمانم که همه خلق بکرد ز سر تنهایی
قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت |